پرسش :
بعد از ظهور حضرت مهدى (عج) چه مدت زمان طول خواهد كشيد تا حكومت عدل برقرار شود؟؛ آيا بعد از استقرار حكومت آن حضرت (عج) فقيرى يا ستمگرى در جامعه يافت مىشود؟؛ اگر نه پس ظاهراً گناهى صورت نخواهد گرفت؟
شرح پرسش :
پاسخ :
ايمان به ظهور امام زمان (عج) و وقايع پس از آن، از جمله مصاديق ايمان به غيب است كه پذيرش و شناخت ويژگىهاى آن، جز از راه تعبّد و استفادهى از متون نقلى معتبر، ميسور نيست.[1] لكن، از آن جا كه اغلب احاديث و روايات، در گذر زمان، دست خوش بلايايى چون تقيه از سوى شيعيان و يا جعل و تحريف از سوى دشمنان، فراموشى يا عدم دقت در ضبط، توسط راويان، گشته و با نبودن امكانات چاپ و نگه دارى، فرسوده و نابود شدهاند، شناخت كامل جزئيات حوادث قبل و پس از ظهور آن گونه كه مطلوب طبع حقيقت جوى شيعيان و منتظران است، امكان ندارد. به خصوص كه در اين راستا به برخى تعارضات غير قابل جمع در روايات نيز برخورد مىكنيم. از اين رو پاسخ به سؤال فوق، به خصوص قسمت اول آن، به صورت ظنى مىباشد و براى پاسخ به سؤال نياز به تحليل آن به چند قسمت مجزا است، لذا پاسخ هر قسمت، به طور جداگانه در ذيل مىآيد:
بعد از ظهور حضرت مهدى (عج) چه مدت زمان طول خواهد كشيد تا حكومت عدل برقرار شود؟ امام باقر (ع) مىفرمايند: "امام دوازدهم (عج) هشت ماه تمام شمشير بر دوش نهاده و دشمنان خدا را مىكشد تا اين كه خدا خشنود گردد."[2] بنابر رواياتى كه در اختيار ما مىباشد ايشان در مكه ظهور نموده و پس از اين كه ياران و خواص ايشان به او پيوستند، به سمت عراق و سپس شام (سوريه فعلى) و بعد به سمت بيت المقدس حركت مىكنند و پس از آن ساير بلاد اروپا و تركيه و چين و افغانستان و ساير ممالك به تسخير ايشان درآمده و حكومت عدل، پس از هشت ماه درگيرى پيوسته، برقرار مىگردد و صلح و امنيت جهانى فراگير مىشود.[3] در باره ی مدت حكومت ايشان نيز اختلاف فراوانى در روايات ديده مىشود:
19 سال و چند ماه، 7 سال، 40 سال، 10 سال و 309 سال كه هر سال آن برابر 20 يا 40 سال است و پس از شهادت يا وفات آن حضرت، 40 روز خواهد گذشت تا كه قيامت بر پا شود[4] و بساط زمين و آسمان برچيده شده و مهياى برپايى قيامت مىگردد.
آيا بعد از استقرار حكومت آن حضرت فقيرى يافت مىشود؟
وقتى حضرت (ع) قيام مىنمايند و حكومت عدل برقرار مىشود، زمين گنج هاى معدنى و روييدنى خود را در اختيار حضرت (عج) قرار داده و حقوق مستضعفان و فقرا نيز از ثروت مندان و ظالمان أخذ مىشود و عادلانه بين همه تقسيم مىگردد، تا آن جا كه هيچ فقيرى باقى نمىماند و موردى براى مصرف صدقات و زكوات يافت نمىشود. امام صادق (ع) مىفرمايند: "جهان با پياده شدن عدالت خرم مىشود، آسمان باران هايش را فرو مىريزد، درختان، ميوههاى خود را آشكار نموده و زمين گياهان خود را بيرون مىفرستد و براى ساكنان خود آرايش مىكند."[5] امام زمان (عج) به منادى دستور مىدهد كه در ميان مردم اعلام كند كه هر كس نيازى به مال دارد، برخيزد. از ميان مردم كسى بر نمىخيزد مگر يك نفر، كه مىگويد: من (محتاجم). پس قائم (عج) به او مىگويد: "برو پيش كليددار و بگو مهدى (عج) به تو دستور مىدهد كه مالى به من بدهى". كليددار مىگويد: "جامه ات را بياور". جامهاش را مىگسترد و درون آن را پر مىكند. هنگامى كه آن را بر دوش مىگيرد، پشيمان مىشود و مىگويد:"چرا در ميان امت محمد (ص) من از همه آزمندتر باشم؟! چرا آن عفت نفس عمومى را من دارا نباشم؟! آن گاه مال را به كليددار تحويل مىدهد، اما پذيرفته نمىشود، و مهدى (عج) مىگويد: "آنچه را كه ما عطا كرديم، پس نمىگيريم."[6]
رسول اكرم (ص) مىفرمايند: "مردم دنبال كسى مىگردند كه از آنها (صدقهاى) و هديهاى را بپذيرد، زكات مالشان را جدا مىكنند، لكن كسى را نمىيابند كه آن را بپذيرد؛ زيرا همه به واسطهى فضل الاهى بى نياز شدهاند."[7]
آيا بعد از استقرار حكومت آن حضرت (عج) ستمگرى در جامعه يافت مىشود؟
شاخصهى حكومت جهانى حضرت مهدى (عج) برقرارى صلح و امنيت و عدالت در سراسر گيتى و برچيدن بساط فساد و تباهى و ظلم و جور و جنايت و ستمگرى است، چنان كه هدف اساسى تمامى انبيا نيز همين بوده است، لكن موفقيت آن بزرگواران در زمان خودشان و اوصياى آنها پس از ايشان، چندان چشمگير نبوده است، ولى برقرارى صلح و امنيت جهانى بخشى از وعدههاى تمامى آنها بوده و فطرت پاك همهى انسانها، در طول تاريخ نيز، در انتظار چنين ايامى، با اين خصيصه ی عالى بودهاند.
پس، از آن جا كه خداوند تبارك و تعالى و انبيا و اوصيا، معصوم اند و هيچ گاه خُلف وعده نكرده و بى جهت مردم را اميدوار ننموده و منتظر نگه نمىدارند، حتماً اين وعده محقق خواهد شد، آن هم با اين خصيصهى چشمگير متعالى. بلكه مىتوان تحقق آن روزگار رهايى را، هدف آفرينش انسان قلمداد نمود. روزى كه با رحمت الاهى همه، امت واحده گشته و تحت پرچم توحيد درآمده و كفر و شرك و نفاق برچيده مىشود.[8] احاديثى كه صراحتاً يا تلويحاً به اين امر اشاره دارند بسيار فراواناند؛ از جمله: امام عسكرى (ع) به فرزندشان (عج) مىفرمايند: "فرزندم! گويى تو را مىبينم، هنگامى كه نصرت خدا بر تو نازل شده و فرج هموار شده و شكوه و عظمت تو اوج گرفته،... در اين هنگام فجر دولت حق مىدمد و تاريكى باطل از صحنهى گيتى برچيده مىشود. خداوند با دست تو كمر ستمگران را مىشكند، شعاير دين را باز مىگرداند، آفاق جهان را روشن مىسازد، آرامش و صلح را از كران تا كران برقرار مىكند. ... دشمنانت خوار و زبون و دوستانت عزيز و پيروز مىشوند. در روى زمين از ستمگران، جنايتكار و منكران طغيانگر و دشمنان تجاوزگر و مخالفان عنادگر احدى باقى نمىماند؛ زيرا هر كس به خدا توكل كند، خداوند او را كفايت نمايد، همانا خداوند امر خود را به پايان مىرساند و وعده و قضاى حتمى خويش را محقق خواهد نمود. همانا خداوند براى هر چيزى تقديرى قرار داده است.([9])[10]
آيا بعد از استقرار حكومت آن حضرت گناهى صورت نخواهد گرفت؟
مهم ترين عامل صدور گناه از انسان طمع و حرص او به اندوختن مال دنيا از يك سو و احساس نياز انسان به متاع دنيا از سوى ديگر است.
وقتى انسان به قدر كفايت از مال و ثروت بهرهمند گشته و عزت و آبروى اجتماعى بيابد و بينش او الاهى شود و دنيا و متاع آن برايش بى ارزش گردد و به يقين برسد كه تمامى وعدههاى الاهى حقاند و - گرچه ديگران نخواهند و نپسندند و در سر راه تحقق آن مانع بتراشند - بالاخره محقق خواهند شد. اگر انسان به يقين برسد كه معاد و حساب و كتابى در كار است و بهشت و آنچه در آن است قابل مقايسه با عمر دنيا و آنچه در آن است نبوده، ديگر انگيزهاى براى ارتكاب گناه باقى نمىماند. به خصوص كه بنابر برخى روايات، و استدلالات برخى محققين فرزانه، عمر شيطان نيز با قيام حضرت (ع) تمام و آن ملعون به دست نبى اكرم (ص) در بيت المقدس ذبح خواهد شد و تسويلات و وسوسهها و تزيينهاى او هم منقطع مىگردد؛[11] و از طرف ديگر، موانع بى شمارى مثل حكومت عدل فراگير كه رهايى از عدالت آن امكان ندارد و محيط امن و امان و سالم و عدم پذيرش فساد و تباهى و گناه از طرف عموم مردم، مانع صدور گناه خواهد بود، پس انگيزه، مفقود و مانع، موجود مىشود. لذا گناه صادر نمىشود، در اين زمينه نيز احاديث فراوان است، از جمله:
امام صادق (ع) آن دوران را اين گونه توصيف مىكنند: "روابط نامشروع، مشروبات الكلى و رباخوارى از بين مىرود، مردم به عبادت و اطاعت روى مىآورند، امانت ها را به خوبى رعايت مىكنند، اشرار مردم، نابود مىشوند و افراد صالح باقى مىمانند."[12] و پيامبر (ص) چنين وعدهى صادقانه مىفرمايند: "خداوند به وسيلهى مهدى (عج) از امت رفع گرفتارى مىكند، دلهاى بندگان را با عبادت و اطاعت پر مىكند و عدالتش همه را فرا مىگيرد. خداوند به وسيله ی او دروغ و دروغ گويى را نابود مىسازد. روح درندگى و ستيزه جويى را از بين مىبرد و ذلّت بردگى را از گردن آنها بر مىدارد."[13]
پی نوشتها:
[1] ر.ك: صافى گلپايگانى، لطف اللَّه، نويد امن و امان (امامت ومهدويت)، ج 3، ص 28 - 42.
[2] الزام الناصب، ص 189؛ غيبت نعمانى، ص 165؛ بشارة الاسلام، ص 199، منقول از، روزگار رهايى، ج 1، ص 478،ح 585.
[3] ر.ك: روزگار رهايى، ج 2، ص 536، 470؛ بحارالانوار، ج 52، ص 309، 392.
[4] روزگار رهايى، ج 2، ص 601، 658؛ بحار، ج 2، ص 279 و 392.
[5] بشارة الاسلام، ص 71، منقول از، روزگار رهايى، ص 639، ح 882.
[6] منتخب الاثر، ص 147؛ مسند احمد، ج 3، ص 37؛ الصواعق المحرقه، ص 164؛ ينابيع المودة، ص 135، ج 3، نقل از، روزگار رهايى، ص 642، ح 894 ؛ نيز ر.ك: همان، ص 596 و 598.
[7] الزام الناصب، ص 230؛ بشارة الاسلام، ص 256؛ روزگار رهايى، ص 598، ح 780.
[8] هود، 123، 118.
[9] بحار، ج 5، ص 35؛ وفاة العسكرى، ص 49؛ منقول از، روزگار رهايى، ج 1، ص 530، 531؛ نيز ر.ك: همان، ص 73، ح 5 ؛ ص 625، ح 844.
[10] طلاق، 3.
[11] ر.ك: الميزان، عربى، ج 14، ذيل آيه ی 36، سورهى حجر، ص 160، 161، 175.
[12] منتخب الاثر، ص 474؛ الزام الناصب، ص 228؛ الملاحم والفتن، ص 54، منقول از، روزگار رهايى، ج 2، ص 600.
[13] بحار، ج 51، ص 75؛ الملاحم والفتن، ص 56؛ غيبت شيخ طوسى، ص 114 و... .
منابع
1- قرآن كريم.
2- امينى، ابراهيم، دادگستر جهان، ص 388، 447.
3- حيدرى كاشانى، حسين، حكومت عدل گستر، ص 225، 301.
4- خراسانى، محمد جواد، مهدى منتظر (عج)، ص 273، 188.
5- كورانى، على، عصر ظهور، ص 351، 370.
6- جمعى از نويسندگان، عدل منتظر، گفتار 1، 11.
7- صافى گلپايگانى، لطف اللَّه، منتخب الاثر.
8- صافى گلپايگانى، لطف اللَّه، امامت و مهدويت، ج 3.
9- كامل سليمان، روزگار رهايى، ترجمهى على اكبر مهدى پور، ج 1 و 2.
10- مجلسى، بحار، ج 52 و 51.
11- طباطبايى، محمد حسين، تفسير الميزان، ج 14، ص 160، 175.
منبع: http://farsi.islamquest.net
ايمان به ظهور امام زمان (عج) و وقايع پس از آن، از جمله مصاديق ايمان به غيب است كه پذيرش و شناخت ويژگىهاى آن، جز از راه تعبّد و استفادهى از متون نقلى معتبر، ميسور نيست.[1] لكن، از آن جا كه اغلب احاديث و روايات، در گذر زمان، دست خوش بلايايى چون تقيه از سوى شيعيان و يا جعل و تحريف از سوى دشمنان، فراموشى يا عدم دقت در ضبط، توسط راويان، گشته و با نبودن امكانات چاپ و نگه دارى، فرسوده و نابود شدهاند، شناخت كامل جزئيات حوادث قبل و پس از ظهور آن گونه كه مطلوب طبع حقيقت جوى شيعيان و منتظران است، امكان ندارد. به خصوص كه در اين راستا به برخى تعارضات غير قابل جمع در روايات نيز برخورد مىكنيم. از اين رو پاسخ به سؤال فوق، به خصوص قسمت اول آن، به صورت ظنى مىباشد و براى پاسخ به سؤال نياز به تحليل آن به چند قسمت مجزا است، لذا پاسخ هر قسمت، به طور جداگانه در ذيل مىآيد:
بعد از ظهور حضرت مهدى (عج) چه مدت زمان طول خواهد كشيد تا حكومت عدل برقرار شود؟ امام باقر (ع) مىفرمايند: "امام دوازدهم (عج) هشت ماه تمام شمشير بر دوش نهاده و دشمنان خدا را مىكشد تا اين كه خدا خشنود گردد."[2] بنابر رواياتى كه در اختيار ما مىباشد ايشان در مكه ظهور نموده و پس از اين كه ياران و خواص ايشان به او پيوستند، به سمت عراق و سپس شام (سوريه فعلى) و بعد به سمت بيت المقدس حركت مىكنند و پس از آن ساير بلاد اروپا و تركيه و چين و افغانستان و ساير ممالك به تسخير ايشان درآمده و حكومت عدل، پس از هشت ماه درگيرى پيوسته، برقرار مىگردد و صلح و امنيت جهانى فراگير مىشود.[3] در باره ی مدت حكومت ايشان نيز اختلاف فراوانى در روايات ديده مىشود:
19 سال و چند ماه، 7 سال، 40 سال، 10 سال و 309 سال كه هر سال آن برابر 20 يا 40 سال است و پس از شهادت يا وفات آن حضرت، 40 روز خواهد گذشت تا كه قيامت بر پا شود[4] و بساط زمين و آسمان برچيده شده و مهياى برپايى قيامت مىگردد.
آيا بعد از استقرار حكومت آن حضرت فقيرى يافت مىشود؟
وقتى حضرت (ع) قيام مىنمايند و حكومت عدل برقرار مىشود، زمين گنج هاى معدنى و روييدنى خود را در اختيار حضرت (عج) قرار داده و حقوق مستضعفان و فقرا نيز از ثروت مندان و ظالمان أخذ مىشود و عادلانه بين همه تقسيم مىگردد، تا آن جا كه هيچ فقيرى باقى نمىماند و موردى براى مصرف صدقات و زكوات يافت نمىشود. امام صادق (ع) مىفرمايند: "جهان با پياده شدن عدالت خرم مىشود، آسمان باران هايش را فرو مىريزد، درختان، ميوههاى خود را آشكار نموده و زمين گياهان خود را بيرون مىفرستد و براى ساكنان خود آرايش مىكند."[5] امام زمان (عج) به منادى دستور مىدهد كه در ميان مردم اعلام كند كه هر كس نيازى به مال دارد، برخيزد. از ميان مردم كسى بر نمىخيزد مگر يك نفر، كه مىگويد: من (محتاجم). پس قائم (عج) به او مىگويد: "برو پيش كليددار و بگو مهدى (عج) به تو دستور مىدهد كه مالى به من بدهى". كليددار مىگويد: "جامه ات را بياور". جامهاش را مىگسترد و درون آن را پر مىكند. هنگامى كه آن را بر دوش مىگيرد، پشيمان مىشود و مىگويد:"چرا در ميان امت محمد (ص) من از همه آزمندتر باشم؟! چرا آن عفت نفس عمومى را من دارا نباشم؟! آن گاه مال را به كليددار تحويل مىدهد، اما پذيرفته نمىشود، و مهدى (عج) مىگويد: "آنچه را كه ما عطا كرديم، پس نمىگيريم."[6]
رسول اكرم (ص) مىفرمايند: "مردم دنبال كسى مىگردند كه از آنها (صدقهاى) و هديهاى را بپذيرد، زكات مالشان را جدا مىكنند، لكن كسى را نمىيابند كه آن را بپذيرد؛ زيرا همه به واسطهى فضل الاهى بى نياز شدهاند."[7]
آيا بعد از استقرار حكومت آن حضرت (عج) ستمگرى در جامعه يافت مىشود؟
شاخصهى حكومت جهانى حضرت مهدى (عج) برقرارى صلح و امنيت و عدالت در سراسر گيتى و برچيدن بساط فساد و تباهى و ظلم و جور و جنايت و ستمگرى است، چنان كه هدف اساسى تمامى انبيا نيز همين بوده است، لكن موفقيت آن بزرگواران در زمان خودشان و اوصياى آنها پس از ايشان، چندان چشمگير نبوده است، ولى برقرارى صلح و امنيت جهانى بخشى از وعدههاى تمامى آنها بوده و فطرت پاك همهى انسانها، در طول تاريخ نيز، در انتظار چنين ايامى، با اين خصيصه ی عالى بودهاند.
پس، از آن جا كه خداوند تبارك و تعالى و انبيا و اوصيا، معصوم اند و هيچ گاه خُلف وعده نكرده و بى جهت مردم را اميدوار ننموده و منتظر نگه نمىدارند، حتماً اين وعده محقق خواهد شد، آن هم با اين خصيصهى چشمگير متعالى. بلكه مىتوان تحقق آن روزگار رهايى را، هدف آفرينش انسان قلمداد نمود. روزى كه با رحمت الاهى همه، امت واحده گشته و تحت پرچم توحيد درآمده و كفر و شرك و نفاق برچيده مىشود.[8] احاديثى كه صراحتاً يا تلويحاً به اين امر اشاره دارند بسيار فراواناند؛ از جمله: امام عسكرى (ع) به فرزندشان (عج) مىفرمايند: "فرزندم! گويى تو را مىبينم، هنگامى كه نصرت خدا بر تو نازل شده و فرج هموار شده و شكوه و عظمت تو اوج گرفته،... در اين هنگام فجر دولت حق مىدمد و تاريكى باطل از صحنهى گيتى برچيده مىشود. خداوند با دست تو كمر ستمگران را مىشكند، شعاير دين را باز مىگرداند، آفاق جهان را روشن مىسازد، آرامش و صلح را از كران تا كران برقرار مىكند. ... دشمنانت خوار و زبون و دوستانت عزيز و پيروز مىشوند. در روى زمين از ستمگران، جنايتكار و منكران طغيانگر و دشمنان تجاوزگر و مخالفان عنادگر احدى باقى نمىماند؛ زيرا هر كس به خدا توكل كند، خداوند او را كفايت نمايد، همانا خداوند امر خود را به پايان مىرساند و وعده و قضاى حتمى خويش را محقق خواهد نمود. همانا خداوند براى هر چيزى تقديرى قرار داده است.([9])[10]
آيا بعد از استقرار حكومت آن حضرت گناهى صورت نخواهد گرفت؟
مهم ترين عامل صدور گناه از انسان طمع و حرص او به اندوختن مال دنيا از يك سو و احساس نياز انسان به متاع دنيا از سوى ديگر است.
وقتى انسان به قدر كفايت از مال و ثروت بهرهمند گشته و عزت و آبروى اجتماعى بيابد و بينش او الاهى شود و دنيا و متاع آن برايش بى ارزش گردد و به يقين برسد كه تمامى وعدههاى الاهى حقاند و - گرچه ديگران نخواهند و نپسندند و در سر راه تحقق آن مانع بتراشند - بالاخره محقق خواهند شد. اگر انسان به يقين برسد كه معاد و حساب و كتابى در كار است و بهشت و آنچه در آن است قابل مقايسه با عمر دنيا و آنچه در آن است نبوده، ديگر انگيزهاى براى ارتكاب گناه باقى نمىماند. به خصوص كه بنابر برخى روايات، و استدلالات برخى محققين فرزانه، عمر شيطان نيز با قيام حضرت (ع) تمام و آن ملعون به دست نبى اكرم (ص) در بيت المقدس ذبح خواهد شد و تسويلات و وسوسهها و تزيينهاى او هم منقطع مىگردد؛[11] و از طرف ديگر، موانع بى شمارى مثل حكومت عدل فراگير كه رهايى از عدالت آن امكان ندارد و محيط امن و امان و سالم و عدم پذيرش فساد و تباهى و گناه از طرف عموم مردم، مانع صدور گناه خواهد بود، پس انگيزه، مفقود و مانع، موجود مىشود. لذا گناه صادر نمىشود، در اين زمينه نيز احاديث فراوان است، از جمله:
امام صادق (ع) آن دوران را اين گونه توصيف مىكنند: "روابط نامشروع، مشروبات الكلى و رباخوارى از بين مىرود، مردم به عبادت و اطاعت روى مىآورند، امانت ها را به خوبى رعايت مىكنند، اشرار مردم، نابود مىشوند و افراد صالح باقى مىمانند."[12] و پيامبر (ص) چنين وعدهى صادقانه مىفرمايند: "خداوند به وسيلهى مهدى (عج) از امت رفع گرفتارى مىكند، دلهاى بندگان را با عبادت و اطاعت پر مىكند و عدالتش همه را فرا مىگيرد. خداوند به وسيله ی او دروغ و دروغ گويى را نابود مىسازد. روح درندگى و ستيزه جويى را از بين مىبرد و ذلّت بردگى را از گردن آنها بر مىدارد."[13]
پی نوشتها:
[1] ر.ك: صافى گلپايگانى، لطف اللَّه، نويد امن و امان (امامت ومهدويت)، ج 3، ص 28 - 42.
[2] الزام الناصب، ص 189؛ غيبت نعمانى، ص 165؛ بشارة الاسلام، ص 199، منقول از، روزگار رهايى، ج 1، ص 478،ح 585.
[3] ر.ك: روزگار رهايى، ج 2، ص 536، 470؛ بحارالانوار، ج 52، ص 309، 392.
[4] روزگار رهايى، ج 2، ص 601، 658؛ بحار، ج 2، ص 279 و 392.
[5] بشارة الاسلام، ص 71، منقول از، روزگار رهايى، ص 639، ح 882.
[6] منتخب الاثر، ص 147؛ مسند احمد، ج 3، ص 37؛ الصواعق المحرقه، ص 164؛ ينابيع المودة، ص 135، ج 3، نقل از، روزگار رهايى، ص 642، ح 894 ؛ نيز ر.ك: همان، ص 596 و 598.
[7] الزام الناصب، ص 230؛ بشارة الاسلام، ص 256؛ روزگار رهايى، ص 598، ح 780.
[8] هود، 123، 118.
[9] بحار، ج 5، ص 35؛ وفاة العسكرى، ص 49؛ منقول از، روزگار رهايى، ج 1، ص 530، 531؛ نيز ر.ك: همان، ص 73، ح 5 ؛ ص 625، ح 844.
[10] طلاق، 3.
[11] ر.ك: الميزان، عربى، ج 14، ذيل آيه ی 36، سورهى حجر، ص 160، 161، 175.
[12] منتخب الاثر، ص 474؛ الزام الناصب، ص 228؛ الملاحم والفتن، ص 54، منقول از، روزگار رهايى، ج 2، ص 600.
[13] بحار، ج 51، ص 75؛ الملاحم والفتن، ص 56؛ غيبت شيخ طوسى، ص 114 و... .
منابع
1- قرآن كريم.
2- امينى، ابراهيم، دادگستر جهان، ص 388، 447.
3- حيدرى كاشانى، حسين، حكومت عدل گستر، ص 225، 301.
4- خراسانى، محمد جواد، مهدى منتظر (عج)، ص 273، 188.
5- كورانى، على، عصر ظهور، ص 351، 370.
6- جمعى از نويسندگان، عدل منتظر، گفتار 1، 11.
7- صافى گلپايگانى، لطف اللَّه، منتخب الاثر.
8- صافى گلپايگانى، لطف اللَّه، امامت و مهدويت، ج 3.
9- كامل سليمان، روزگار رهايى، ترجمهى على اكبر مهدى پور، ج 1 و 2.
10- مجلسى، بحار، ج 52 و 51.
11- طباطبايى، محمد حسين، تفسير الميزان، ج 14، ص 160، 175.
منبع: http://farsi.islamquest.net
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}